حدیث عشق و انتظار
نوشته شده توسط : منتظر
حدیث عشق و انتظار

شکوفه یادت بوی عشق می دهد

و شمیم نامت بر دل و جان، حیات می دمد.

هرگاه از شبستان دلم عطر یاد روح فزایت بر می خیزد، سبو سبو شراب محبت به کامم می ریزد.

و چون ابر عنایتت بر کویر وجودم می بارد، بهار بهار غنچه عشق و امید می کارد.

ای همه هستی ام! فرزانگان اهل معرفت، و ارجمندان کوی ولایت، برایمان گفته اند که تو مظهر تام و تمام حضرت کردگاری.

و از این روی، یاد تو از یاد او جدا نیست، و ذکر تو مرآت ذکر ربوبی است.

آنان گفته اند: هر که «تو» را یاد کند، در حقیقت با «جلوگاه همه خوبیها و کمالات حضرت حق » پیوند یافته و به سوی آینه «سماء و صفات خداوندی » شتافته است.

مگر نه اینکه تویی «ذکرالله » یاد حضرت ودود؟ پس چه سان یاد تو یاد خدا نباشد؟

مگر نه اینکه تویی «وجه الله » و رخساره زیبای حضرت معبود؟ پس چگونه به یاد تو بودن، یاد الهی نباشد؟

مگر نه اینکه جمال جمیل جناب ربوبی از تو پیداست؟ پس چرا ذکر و یاد تو، ذکر و یاد معبود عالم نباشد؟

ای عزیزتر از جانم!

کامم را از حلاوت این حلوای بهشتی شیرین کن و از آن به من هم بچشان! بیا و بر دلم بنشین و بر بلندی کرامتم بنشان.

آری مولایم!

هر که تو را در حرم دل راه دهد، به حریم خداوندی ره برد، از رذیلت وارهد، و به وادی فضیلت پا نهد.

و این همه از برکات کوثر یاد توست.

و امید از حضرت رب العباد، که این یاد، هرگز فراموشم مباد. آمین.






:: موضوعات مرتبط: انتظار فرج , منتظران , ,
:: بازدید از این مطلب : 220
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست