اگر بیایی
نوشته شده توسط : منتظر

اگر بیایی

کاش می‌شد که بیایی غروب‌ها با همه خوبی‌هایش چه قدر بی‌تو دلگیر است. انتظار از لحظه‌لحظه آن به مشام می‌رسد بغض و اندوه و بوی تنهایی از لحظه لحظه زمانش پیداست.

کاش دیوارهای انتظار بلند نبود کاش ابرها کنار می‌رفتند و دل شب شکسته می‌شد و ما شاهد رؤیت خورشید بودیم. آقای خوبم آدینه اگر نبود به کدام بهانه پلی به سمت آسمان آبی‌ات می‌زدیم. ندبه اگر نبود به شوق کدام نجوا از بستر راحت بلند می‌شدیم به کدام امید این دل‌های منتظر دست به دعا برمی‌داشتند و تعجیل در فرجت را تمنا می‌کردند.

ای یوسف زمان ندبه که می‌خوانم عطر دلتنگی در تمام کوچه پس کوچه‌های دلم جاری می‌شود و بوی نم‌نم باران در تمام دهلیزهای خاک خورده زمان به مشام می‌رسد. ندبه که می‌خوانم دست نوازشگرت را بر بالای سرم حس می‌کنم. خوشا به حال یاکریم‌های خسته که در کنج سجاده سبز تو مأوا گرفته‌اند و با لبخند دلنوازت شوق پرواز در وجودشان دمیده می‌شود.

اگر بیایی همه حجله‌ها پیراهنی از اینه می‌پوشند و همگان بر سر سفره گسترده دانایی که روی بالکن‌های ایمان پهن شده است گرد هم می‌ایند. و کائنات دوباره متولد می‌شوند و اقیانوس پاکی در کویر سوزان روانمان جاری می‌شود و تقویم پر از گل‌های بهاری می‌شود. و واژه‌های انتظار شهد دیدار را در کام خویش احساس می‌کنند، آن وقت است که آسمان شادی‌های خود را با کویر تشنه تقسیم می‌کند.





:: موضوعات مرتبط: انتظار فرج , منتظران , ,
:: بازدید از این مطلب : 97
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست