گر بیایی...
نوشته شده توسط : منتظر
گر بیایی...

باز خورشید عشق روشن کرد

آسمان را که بوی غم می داد

باز هم آفتاب عشق آمد

آن که بوی محمدم می داد

نام خوبش ترانه دریاست

از نگاهش ستاره می روید

عشق آواز سینه چاک توست

بس که مهدی همیشه می گوید

صبح پروانه ای ز بستر گل

با اذان نسیم صبح برخاست

سجده ای بر امام گل ها کرد

سجده چون بر امام گل زیباست

آسمان را در آن شب میلاد

گل مهتاب نور افشان کرد

کهکشانی در آسمان رویید

آسمان را ستاره باران کرد

باغ دل بوی مصطفی چو گرفت

باغ احساس قلب گلشن شد

گل سرخ محمدی که شکفت

چشم زهرا دوباره روشن شد

گل خورشید تا شکوفا شد

دسته دسته کبوتران سپید

دسته جمعی ترانه می خواندند

فصل پاشیدن گلاب رسید

بوی او مثل بوی قرآن است

مثل فصل بهار و روز عید

از گل بیدمشک خوش بوتر

خوش تر از دانه های مروارید

از حضور نگاه او هر شب

آسمان، شب ستاره می ریزد

مثل این که ترانه هایش را

از دلش پاره پاره می ریزد

از دل تنگ صخره ای بی روح

می شود مثل چشمه ها جوشید

از نسیم قنوت سبز دعا

می شود مثل سبزه ها رویید

بی تو دنیا همیشه غمگین است

فصل پاییز و فصل خشکیدن

گر بیایی تو می شود آن وقت

فصل سبز بهار گل چیدن






:: موضوعات مرتبط: امام زمان «عج» , منتظران , ,
:: بازدید از این مطلب : 184
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست