رحمت الهي
نوشته شده توسط : منتظر

گفتم شبی به مهدی بردی دلم ز دستم
من منتظر به راهت شب تا سحر نشستم
گفتم دلم ندارد بی تو قرار و آرام
من عقده ی دلم را امشب دگر گسستم
گفتا حجاب وصلت باشد هوای نفست
گر نفس را شکستی دستت رسد به دستم
گفتم ببخش جرمم ای رحمت الهي
شرمنده ی تو بودم شرمنده ی تو ھستم
گفتا ھزار نوبت از جرم تو گذشتم
اعمال تو بدیدم چشمان خود ببستم
اما مباش نومید از  خانه ی امیدم
من کی دل محب شرمنده را شكستم





:: موضوعات مرتبط: انتظار فرج , امام زمان «عج» , غيبت امام عصر «عج» , منتظران , ,
:: بازدید از این مطلب : 248
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست